خانه پارسا

محمد پارسا و اولین ماه محرم زندگی

  محمد پارسای نازنینم !سال قبل ایام محرم انتظار اومدنتو می کشیدم.و به شدت نگران سلامتیت بودم .محرم امسال تو رو سالم و تندرست از امام حسین هدیه گرفته بودم.کوچولوی نازنینم،محرم امسال برای لحظاتی لباس باب الحوائج  شش ماهه امام حسین رو پوشیدی تا انشالله دست های کوچیک اون  سلامتی تو رو  یک عمر بیمه کنه! محرم رو تو یزد گذروندیم .گرچه بیشتر روزاشو تب داشتی و به مراسم نمی رفتیم .حتی امسال برای اولین بار  به خاطر تو ,تو مهمونی هر سالمون حضور نداشتم و به خاطر تب و سرماخوردگی تو ،توی خونمون موندم. انشالله سال آینده! اینم عکسات تو محرم 93 &n...
8 آذر 1393

محمد پارسا و پایان یازده ماهگی

محمد پارسای نازنینم یازده ماهگیت مبارک!   عزیزترینم ،چه زود یازده ماه گذشت .یک ماه دیگه یک ساله میشی!انگار همین دیروز بود که با اومدنت شادی رو آوردی و به ما هدیه دادی ! از حال و هوای این روزات بگم که هر روز شیرین تر و بامزه تر از قبل میشی.و من هر روز  به خاطر اینکه تو کنارمون هستی خدا رو شکر می کنم . مامانی از دو هفته پیش مجبور شدم برم سر کار . قبل از رفتن خیلی بابت تو استرس داشتم . ولی به خاطر  اینکه خاله مریم فدا کارانه حاضر شد، واسه مواظبت از تو از کار خودش بزنه و بیاد تهران همه چی خیلی خوب پیش رفت و خدا رو شکر،تو اصلا اذیت نشدی !ضمنا خونمونو به خاطر تو عوض کردیم و آوردیم دقی...
3 آذر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خانه پارسا می باشد